از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

سوال اصلی این روزهای من و بانو:

قبل از آمدن مصطفا چطور روز به شب می رسید؟ چی می کردیم؟


پ.ن. عین این سوال، مسئله همه ی پدر و مادرهای پیش از ما نیز بوده، یعنی لزومی بر اشکال سبک زندگی قبلی نیست! بحث تغییر اولویت هاست، روزی انتخابی بوده و روزی اجباری.

۹۳/۰۸/۲۹

نظرات  (۳)

اینو قبول کن که تا بچه نیاد اصولا یک سری چیزها نمی تووپنن از اولویت خارج بشن.
اصلا خود بچه بدون اینکه ما بخوایم، اون ها رو کم رنگ می کنه.
بدووون تعارف، یک چیزهایی هم میاد که می بینی بدون اینکه بخوای با یک شیییب ملایمی فرزنده کم رنگ شده.
خلاصه این اتفاق اولی، هشذاریه برای اتفاق دومی.
باید یکسره مراقب باشیم.

پاسخ:
احسنت. خدا شما رو برای ما نگه داره با این تلنگرها
جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۳ ، ۱۹:۱۲ علی اصغر جوشقان نژاد
ضمن عرض تبریک مجدد بابت قدوم مصطفای جان، هدف از این نظر، اعلام همراهی با دیار حبیب است.
پاسخ:
سلامت باشید.
شما پیشگامان رو خدا برای ما حفظ کنه
چیزهای اجباری دوست داشتنی...

من میخواستم بگم همراهی میکنم با اینجا  :)
پاسخ:
خدا مجبورت کنه الهی!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی