از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

از لحظه ای که بی تو به هم ریخت فال من
اردی جهنمی شده تقویم سال من

شک می کنم به قهوه و راضی نمی شوم
بیرون کنند ساده تو را از خیال من

امشب جنوب غربی چشمان تو عزیز
بارانی است مثل هوای شمال من

"بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش"
این دفعه هم دوباره همین است فال من

حافظ تو و تبانی این فالگیر پیر!
آن هم برای نیت پاک و زلال من؟

من معتقد نمی شوم امشب به فال ها
اردی بهشت تازه ی تقویم سال من!

شعر از ناهید بیدخوری - انتشار در دفتر 11 شعر جوان

پ.ن. این پست مخاطب ندارد. صرفا زبان شعر خیلی قشنگ بود و البته بیت سومش! بهانه است دیگر! گیر نده آقا سید!

۸۹/۰۸/۱۲
امیرحسین

نظرات  (۴)

پ.ن :))))


چی بگم...!
خوبی شمالشرقی؟!

مراجع ضمیرت را مشخص کن!...


یعنی تو نمی دونی؟!
شعرش رو دوست داشتم.
مرسی.
مراقب شمعدانی‌ها باشید
اردی بهشت
ماه عاشقی‌های بی ملاحظه است!

مجتبی تقوی زاد -- کتاب لهجه ات به رنگ اطلسی

----
نمی دونم چرا اینو دیدم یاد شعر این پستتون افتادم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی