انسان نمی تواند تمام جزئیات و حرکات یک فرد را مورد ارزیابی قرار دهد بنابراین به گونه ای گزینش می نماید. او برخی از کارها یا حرکات را برمی گزیند، ولی این گزینش حالت تصادفی ندارد، بلکه با توجه به نوع علاقه، زمینه، تجربه و نگرش خود حرکات و رفتارهایی را انتخاب می نماید. نوع ادراک او این امکان را به وجود می آورد تا بتواند به سرعت درباره دیگران قضاوت کند ولی همواره این خطر وجود دارد که به گمراهی کشیده شود و تصویری نادرست به دست دهد.
اگر می توانستیم چنین فرض کنیم که افراد از هر نظر مشابه ما هستند، در آن صورت راحت تر می توانستیم درباره آن ها قضاوت کنیم. معمولا ما فرض می کنیم دیگران مشابه ما هستند و پنداشت فرد از دیگران تحت تاثیر چیزی قرار می گیرد که شخص قضاوت کننده یا مشاهده کننده بدان شباهت دارد و نه چیزی که فرد مورد مشاهده به آن شبیه است.
رفتار سازمانی - استیفن پی. رابینز
پ.ن. چند وقتی بود به این موضوع فکر می کردم. راستش اصلا هم تحقیق نکردم وگرنه "آن چه خود داشت" رو دارم از"بیگانه" تمنا می کنم. ولی از باب "ما قال" حرف حساب زده انصافا. وجدانی است!
امان از قضاوت شدن ها.... باید یاد بگیرم کمتر هم قضاوت کنم، شاید امان یابم...
راستی رفتار سازمانی رابینز میخونید؟
میخواید مدیریت کنکور بدید؟ چی؟
ان شاالله!
خوندم تموم شد.
بله
میگم خدمتتون