از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

-30- به بهانه ای...
بسم الله

أمن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض؟
أإله مع الله؟
قلیلا ما تذکرون...

صدق الله
همین الآن لطف کنید و برای شفای عاجل حنانه کوچولو دعا کنید...

۸۹/۰۷/۱۷
امیرحسین

نظرات  (۱)

خبرِ حالِ حنانه رو از این ور و اون ور و تو وبلاگ های بچه ها دیدم، هیچ فکر نمیکردم هیچ کدوم از اینها لینک باشن به هم و به برادر حنانه کوچولو.
جالب ش اینکه اول از اخوی بزرگه شنیدم که چی شده، بعد توی وبلاگ ها و نوت ها دیدم.
امروز همه ش به یادش بودم و دعاگو، عصری که شنیدم بعد عمل به هوش اومده و داداش ش رو شناخته، کلی دلم شاد شد.
گرچه هنوز باید دعا کرد.
چه خوبه که از هرکرانه دعایی بلند میشه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی