از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

آقای مجری به کلاه قرمزی گفته باید بری درس بخونی. کلاه قرمزی هم اومده تا پسرخاله باهاش ریاضی کار کنه (نقل به مضمون)

پسرخاله: پرتقال فروشی، پرتقال می فروخت از قرار کیلویی بیست ریال...
کلاه قرمزی: بیست ریال؟ همین پرتقال ها رو خریدم من کیلویی چهل ریال...
پسرخاله: بنویس میگم. حسابه خوب! درسه!
کلاه قرمزی: درس دروغ یادم میدی؟! درس خوف یادم بده آدم خوفی {خوبی} بشم!

پ.ن1. واقعا از دیدنش سیر نشدم! این نکته رو هم آخرین بار ازش کشف کردم!
پ.ن2. سوال برنامه رو تو مغازه دیدم. فقط دوست دارم بدونم کلاه قرمزی با چه اختلافی پیشی گرفت!

 

۸۹/۰۷/۱۶
امیرحسین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی