از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

 

حوای من بر من مگیر این خودستائی را که بی شک

تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست!

 

پ.ن. همین!
- بیتی از غزلی ناب از جناب بهمنی -

۸۹/۰۷/۱۴
امیرحسین

نظرات  (۲)

آدمی نیست...
.
.
.
راستش هی پست ها را آمدم پایین ببینم کجا میشود بگویم؛
این "دستی تکان بده" هایی که آدم توی قسمت نظرات میبیند، خیلی قشنگ است، دوست دارم. اصلاً یک جوری ست که دلم بخواهد برای همه شان دست تکان بدهم...
خلاصه اینکه رسیدم به این بیت و همین جا گفتم. ببخشید دیگه.





ترجیح می دادم بنویسم: دستی, سری تکان بده...
که قالب اجازه نداد!
همین هم خیلی خوب است.
من یکی را که میبرد در دو فکر. یکی اینکه انگار کسی آن دور ایستاده باشد و من بناست برایش دستی تکان بدهم و رد شوم.
یکی هم در همین فضای وبلاگ، که دستی تکان بدم و کامنتی بگذارم، که این هم حسِ خوبی برام داره، بیشتر از این جهت که کامنت گذاشتن جزء لذت های من تو این وبلاگستانه و این که کسی از کامنت استقبال کنه باعث ذوق میشه.
به قولِ اون شعره، مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی