به نظرم از نعمت های بزرگی که خداوند به یک نفر می دهد، درک
نعماتی است که به او داده! دیدن "دست خدا" در زندگی اش! اینکه "سلسله
اگرها" را به او نشان دهد که خوب شیرفهم شود که چه لطف و رحمت بزرگی به او
کرده است...
چهار اردیبهشت روز خوبی بوده، چند سالی است؛
چهار اردیبهشت روز خوب تری بود، یک
سال گذشته. روزی که دست خدا را دیدم که نداشته ی حسرت باری را هدیه داد؛
و روز خوبی بود امسال، در کنار دوستانی عزیز؛
و خواهد بود، سال های بعدتر، ان شاءالله!
پ.ن. این آخرین "بهانه ی هر روز" بود که اینجا
نگاشته می شد. قصد تعطیلی اینجا را ندارم، که دیگر احتیاجی به بهانه برای نوشتن نیست؛
بلکه مینویسم...
تغییراتی در راه است؛ به زودی!
۹۰/۰۲/۰۴
...
...
!