از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی

غریب تا که نمانَد حسین بی عباس،
به جای خواهری آن جا، برادری کردی

گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو؟ برادر؛ که مادری کردی

تو خواهریّ و برادر، تو مادریّ و پدر
تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی
***
تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امّت! پیمبری کردی

پ.ن. شعر را امیری اسفندقه چند روز قبل در حضور آقا خواند و تصویر از مسابقه بوی سیب.

۹۰/۰۳/۲۷
امیرحسین

نظرات  (۳)

بوی سیب جشنواره نیست. چون آدم عاقل برای عاشورا جشن برگزار نمی کند!
مسابقه ی بوی سیب صحیح است.

دبیرخانه ی بوی سیب!




هرچی فکر کردم کلمه ش یادم نیومد!
تصحیح شد
:)
سلام
مطلبتون در مجله ی پلرسی نامه لینک شد
http://www.parsiblog.com/Mag/
باید که محضر امام عصر(عج)، تسلیت گفت، که یقین مصیبتِ عمه شان برایشان بزرگ مصیبتی‏ست... تسلیت آقا... تسلیت...

یا حی !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی