از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

رفتار من عادی است
اما نمی دانم چرا
این روزها
از دوستان و آشنایان
هرکس مرا می‌بیند
از دور می‌گوید:
این روزها انگار
حال و هوای دیگری داری!

اما
من مثل هر روزم
با آن نشانیهای ساده
و با همان امضا، همان نام و با همان رفتار معمولی
مثل همیشه ساکت و آرام

این روزها تنها
حس می کنم گاهی کمی گنگم
گاهی کمی گیجم
حس می‌کنم
از روزهای پیش قدری بیشتر
این روزها را دوست دارم
گاهی
- از تو چه پنهان -
با سنگها آواز می‌خوانم
و قدر بعضی لحظه‌ها را خوب می‌دانم
این روزها گاهی
از روز و ماه و سال، از تقویم
از روزنامه بی خبر هستم

گاهی برای یادبود لحظه‌ای کوچک
یک روز کامل جشن می‌گیرم
گاهی
صد بار در یک روز می‌میرم
حتی
یک شاخه از محبوبه‌های شب
یک غنچه مریم هم برای مُردنم کافی است

...

بخشی از شعری از قیصر امین پور
شعر کامل را اینجا بخوانید (
+)
شادی روحش...

۹۰/۰۸/۰۸
امیرحسین

نظرات  (۶)

وقتی مجبوری دیگران رو متقاعد کنی که رفتارت عادیست یعنی رفتارت عادی نیست ...
وقتی میگویی مثل همیشه ام یعنی مثل همیشه نیستی ...
وقتی ...


ثم؟!
:)
سلام
خدایش بیامرزاد.
یا علی


سلام
ان شاءالله.
علی یارت
حس می کنم
گاهی کمی گنگم
گاهی کمی گیجم...
ضمنا خواسته بودم چیزی شبیه کامنت اول را بگویم.
خواسته بودم، بگویم:
وقتی میگویم، گرفتارم عادی ست"،
یعنی دوست دارم اینجور فکر کنی، یا به رویم نیاوری رفتار غیرعادی ام را!
یعنی خودم حواسم هست، تو کنایه نزن!
روح قیصر هم شاد..

توی پست پیوست، بند سوم اش هم چند لینک مرتبط گذاشته ام که گمانم بد نباشد.




روحش شاد
بابت همه ی لینک ها ممنون
sسلام
این شعر رو خیلی دوست دارم.




سلام
ما بیشتر!
اسم جدید!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی