"اوس علی" نه دانشجوی دانشگاههای مشهور کشور است و نه فارغ التحصیل از آنها، نه طلبه است و نه... یک استاد بنای ساده است، اهل همان اطراف، خراسان جنوبی. دو جهادی نوروز آمده و چند تایی هم تابستان. نوروز امسال با هم پابوس امام رضا -ع- مشرف شدیم و تابستان پارسال با بچههای جهادی علم و صنعت پابوس ارباب رفت، پیاده...
بعد از استراحت ظهر تا آخر شب معمولا یا کتاب میخواند یا بچهها رو از گوشه سالن نگاه میکند. هرچند گاهی بعد از ظهرها هم کاری برای خودش جور میکند و مشغول آن میشود، تعمیر روشویی، سیمان کشی حیاط مدرسه یا ...
نزدیک عید که میشود بیشتر از همه حواسش به خانواده مددجویی است که در کنارش کار میکنیم. دقت میکند که چیزی از قلم نیفتد در هدایا. بیشتر از همه ما مراقب است که شأنشان حفظ شود و کسی بویی نبرد...
با ذکر "یا علی، یا علی" بچههای گروه است که تازه دستان "اوس علی" گرم میشود به کار. گاه گاهی با شعرهایی که میخوانند همراهی میکند و بعضی وقتها دیدهام که بغض و اشک امانش نمیدهد.
یادم نمیرود نوروز 88؛ چند ساعتی تا مراسم عروسی دخترش مانده بود ولی تا آخرین لحظات پیش بچهها ماند. تا آخرین لحظه قول میگرفت برای تابستان و نوروز آینده که فراموشش نکنیم...
خلاصه آنکه اوس علی بنا، حدود پنجاه ساله، عضو ثابت گروه جهادی ماست؛ همین!
برای اوس علی مختصرتر از این نمیشد نوشت! همیشه دوست داشتم از حضورش فیلم بسازم، برای دلِ خودم!
# به خدا هر کدام را می خوانم بیشتر مشتاق همان دو سال و 6 روز دیگر می شوم!