از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...


روز اولی که آمدی و میزبان شدی و آمده بودم برای دیدنت، هیچ فکر نمی­کردم بعد از آن هر از چند گاهی که دلم می­گیرد یا می­خواهیم با "عزیز"ی هم کلام شویم، میعادگاهمان بشود مزار تو و درختانی که اطراف بوستان وجودت قدبرافراشته­اند.
بعد از تو دیگر نمی­ترسم از قدم زدن در بوستانی در غرب این کلان شهر!
از آن روز وجدان کرده­ام پیامی را که رهبر فرزانه ام به مناسبت حضور تو و دوستانت دادند،
"پیکر مطهّر و معطّر شهیدان هر جا آرام گیرد، یاد مبارک و ‌آرامبخش و بهجت‌انگیز خود را در فضا می‌پراکند و صفا و معنویت می‌آفریند."امروز، " ای آنکه بر کرانه­ی ازلی و ابدی وجود برنشسته­ای ، دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش..."



مزار شهدای بوستان نهج البلاغه - ساعت ۱۱:۴۵هجدهم فروردین

پ.ن. تغییراتی در راه این جاست! ان شاءالله...

۹۰/۰۱/۱۹
امیرحسین

نظرات  (۶)

..... و چه صفایی دارد این شهدای گمنام و آن گمنامی که آمد بعد از بیست و چند سال آمد و طراوتی دیگر داد بر این بوستانی که تا قبل از آن بویی از اسم آن نداشت....
و حالا هر موقع دلم می گیرد از پنجره اتاقم گنبد آهنی یادبود و پرچم سیاهش را می نگرم!

حالا و هوایی دارد.....
راستی حاجی ما سلام علیک کردیما.....
حالا نمی دونم نشناختید یا حال نکردید که جواب درست درمون بدید!

یا علی


"جواب" سلام واجبه فقط!
علی یارت!
سلام
زیبا نوشتی
یا علی


سلام
علی مدد
بوستان نهج البلاغه علیه السلام
دستی برآر....
منجلاب....
عادات سخیف...
بیرون کش....

سید مرتضی دستی برآر.....
منم یه پست درباره ی اینجا نوشتم البته چندماه پیش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی