از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

اولین برخورد رخ به رخ ما برمی گردد به یک روز سرد برفی، از آن برف های سنگین معروف مشهدالرضا (علیه السلام). گمانم هنوز منزل اقوام نزدیک بانو نرفته بودیم که با هم رفتیم به ساختمانی کوچک در محله ای خلوت و دنج؛ ساختمانی که وسط آن محله حکم لانه ی جاسوسی پیدا کرده بود به زعم بعضی اهالی محله. قلب تپنده ی حرکتی مردمی که شجره ی طیبه ای را در دل خود رشد می داد؛ نهضت مردمی پوسترهای عاشورای 88 آن روزها و نهضت مردمی پوستر انقلاب امروز!

***
خیلی پیش که جوان تر بودم، برادرم از اثر جلودار یک حرکت بر سبک و سیاق و بن مایه های حرکت برایم گفت و از «امام و حیات باطنی انسانی» سید مرتضی... 

***
سید، جوان هم سن و سال من و ما نیست. اما مشخصه های کار با نسل های مختلف را می داند. جوری که وقتی با من ِ بی هنر هم صحبت می شود، انگار می کنم که دارد از من هم چیزی یاد می گیرد!
سید کار مردمی را می شناسد و کار «واقعاً» مردمی را هم می شناسد. برای پاگرفتن یک حرکت پنج نفره در فلان مرکز استان هزاران کیلومتر می رود و دو سه شب می ماند و برانداز می کند و برمیگردد. و این تازه اول کار آن جمع مؤمن است.
بچه های نهضت برای کار فرهنگی از این نهاد و آن نهاد طلبکار نیستند. برای خدا کار می کنند و رایگان، اثرهایی که شاید به راحتی بتوانند با مبالغ میلیونی به فلان سازمان و بهمان نهاد واگذار کنند. حرکت از آن هاست و برکت از خدا!
سید، کننده ی کار است! مبانی تئوریک و عملی گرافیک و مشتقات و اطرافش را خوب می شناسد. در حوزه ی اجرا دست برتر را دارد ولی می داند چطور با یک جوان تعامل کند. چه طور یک نیروی هنرمند را رشد دهد و حرکت دهد و چطور یک نیرو را تبدیل به جمعی از نیروهای مومن انقلابی متخصص کند.
دغدغه ی اصلی سید و بچه های پای کار نهضت، «نهضت» است. نهضت یک سرگرمی -البته مفید و موثر و خوب- برای پرکردن وقت های خالی و بعضاً مرده ی آن ها نیست. نهضت یک گروه نیمه وقت نیست. نهضت یک «نهضتِ دسته جمعیِ فعالِ هوشیارِ آماده به کارِ مولّدِ گوش به فرمانِ تخصصی» است و گواه من همه ی کارهای تحسین برانگیز بچه های نهضت (+) و تشکیل شبکه مردمی (+) از سراسر کشور است.
نمودهای گفتاری فراوان است و همین هاست که نهضت را (به زعم من و به تأیید خیلی از علمای قوم) از بسیاری از حرکت های فرهنگی و مردمی این سال ها متمایز کرده.
***
من و سید حدود 12 سال اختلاف سن داریم. از این حیث می توانم بگویم سید بزرگترین برادری است که به او حس یک برادر بزرگ تر دارم و از این که خداوند این رابطه ی خانوادگی را نصیبم کرده شاکر خداوند هستم. اینهایی که گفتم هم ادای دین من به این برادری مان نبود، که می دانم با عتاب سید مواجه خواهم شد! و اگر چنین قصدی هم بود خیلی بیش از این ها باید می گفتم!
غرض من ارائه انگشت شماری از خاصیت های این حرکت است که در اندک برخوردهای مستقیم، به چشمم آمده است. خاصیت هایی که شاید بتواند برای ما حکم معیار داشته باشند که چند مرده حلاجیم!


* به بهانه رونمایی از مجموعه پوسترهای «سرطان مصرف» (+) در تاریخ 11 آذر 93 نوشتم، به قصد خداقوتی به سید عزیزم و همه ی بزرگواران نهضت.
** این برادرنگاری ها (+) به حول و قوه ی الهی ادامه خواهند داشت...

نظرات  (۱)

مو عین تو نامرد نیستوم
اگر حال نکردی، عمومیش نوکن
:))
پاسخ:
شکر خدا که خودت پیام ت رو خصوصی نوشته بودی و اساساً امکان عمومی کردن پیام خصوصی نیست توی این سیستم وبلاگ نویسی! شکر خدا!

نیت من نوشتم برای خودت بود ولی آخرش دیدم شده برای نهضت بیشتر. حالا که شما اینجوری میگی روی چشمم فرمانده. حتماً برای نهضت هم می نویسم، البته واقعا نمیشه نهضت رو از سید جدا کرد! به شرط توفیق...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی