از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

۱ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

یک. در این که این سن و سال من وقت خوبی برای بازگشایی یک دفترچه خاطرات مجازی هست که شکی نیست. حتی اگر به این هم شک داشته باشی، حال و روز تکنولوژی های روز ارتباطات را که می بینی! به نظرت بازگشایی دفتر وبلاگی همچنان بهترین راه شروع مجدد است؟ پس لطفا بگذار ذره ذره کنار بقیه نوشته ها، اینجا هم باشد. شاید روزی همه چیز دست به دست هم داد!

دو. یک وبلاگ بزرگ داری، یعنی دارید؛ با مهدی. رنک الکسایش بعد یک سال هنوز رو به صعود است و همین روزهاست که یک رقم از تعداد رقم هایش کم شود، چند هزار دنبال کننده اینستاگرام دارد و دو هزار دنبال کننده تلگرام و ... پشت یک شخصیت حقیقی - حقوقی نشسته ای و هم تولید محتوا می کنی، هم مدیریت، هم انتشار، هم ... وقتی برای خودت می ماند؟

سه. چند روز یک بار فیدهایم را مرور می کنم. به وبلاگ هایی که هنوز همیشه به روز می شوند خیلی کاری ندارم و فقط می خوانم. به وبلاگ هایی که بعد از مدت ها به روز شوند سر می زنم، نظر هم میگذارم که آهای فلانی. من هنوز اینجام! من هنوز می خونم. بنویس! بنویس!

چهار. هنوز هم بیشتر پاس گل دادن را دوست دارم تا گل زدن. ترجیح میدهم وسط زمین بایستم و پاس بدهم. اصلا خیلی توان دویدن هم بعد از چند دقیقه که ندارم؛ ولی برای پاس دادن مقاومت می کنم و انرژی می گذارم. مثل همه ی این سال های زندگی ...

۱ نظر يكشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴
امیرحسین