از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

در تعریف ضدنور نوشته: تکنیکی در عکاسی است که در آن، منبع نور در پشت سوژه قرار دارد و در قوی ترین حالت به دلیل تندی نور، سایه ای از سوژه بر روی عکس ایجاد می گردد...
زمانی هم هست که تمامی نور پشت سرت ایستاده. سوژه ای هم جز نور نمی ماند! دیگر نیازی به تکنیک و تلاش عکاس هم نیست! هرقدر هم اصرار کند که "ضدنور می شود" می دانی که لایمکن الفرار من النّور... مثل وقتی در چارچوب در ورودی بهشت ثامن می ایستی. بهشتی در دل بهشت حضرت ثامن الحجج، در صحن مبارک آزادی!

ضدنور

پ.ن۱. باور کنیم که لا حول و لا قوة الا بالله... ایمان بیاوریم!
پ.ن۲. در لحظه ی آغاز به یاد دوستان بودیم. حالا دعایمان کنید که در لحظه ی پایان دستمان را بگیرند.
پ.ن۳. قلمی که ننویسد، کُند می شود. مثل همین قلم!
پ.ن۴. بعد از نُه سال؛ نوروز در تهران... باور کنم؟

* عکاس، بانوست، البته با دوربین تلفن همراه! پنج شنبه 4 اسفند 1390.

۹۰/۱۲/۰۷
امیرحسین

نظرات  (۱۰)

همین یک پست کافی بود برای مرور همه‌ی خاطرات!
همه‌ی خاطرات...


همه...
دوشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۰ ، ۰۶:۱۵ مریم از نوع ابراهیمی
وااا
چه معنی میده آقا واسه خانوم مینویسه ..خانوم میاد کامنت میده..چه جلافتا
:دی
شادی و خوشحالی هردو را آرزوست...




اصن چه معنی می ده ...؟
ممنون. بابت همه چیز!
سلام
نترس برادر جان از تهران موندن سال تحویل امسال
امسال فرق می کنه
با راهی که شما شروع کردید، انشالله زمینی نمیشید
نترس...




سلام
ترس داشت برادر!
در حال ریزش ه البته!
ترس اول پروازه نه ترس زمینی شدن
پس بهتره بریزه

ولی دعا کن ترس ما نریزه....




ان شاءالله که همین باشد که شما میگی برادر...

محتاجیم!
لا حول و لا قوة الا بالله...




بالله...
بالله...
بالله...
پارسال تو لیست نفرات اردو نوشتم حسین حق پناه.

امسال باید بنویسم امیرحسین شیوازاد !




بنویس محمدمهدی... بنویس...
یادت باشه به وقتش روز حرکت به جهادی پارسال و توی اتوبوس و اولین ارتباطم با تو رو از زاویه خودم برات تعریف کنم. یادت نره ها!
سلام و رحمة الله

فقط یه سوال داشتم! چه رابطه ای بین سه کلمه زیر وجود داره؟!
ازدواج ستاره ضدنور..




سلام.
آدم ازدواج که می کنه، رفیقاش میشن عینهو ستاره ی سهیل! سال به سال هم سراغی از آدم نمی گیرن.
ضد نور هم نکته ی انحرافی ش بود!

سوال دیگه نداری؟! :)
بگم نمی تونم یا نمی برند ، در کل امسال توفیق نصیبمون نشد




نمی برند سید...
نمی برند!‏

سلام
من مقدمه نویسی بلد نیستم. 1راست میرم سر اصل مطلب!
یاد اون دست نوشته جهادی بندر دیر84 افتادم که نوشتی :
" هیچ کس حال یک کلاس سومی که بعد از 3سال جهادی سال بعد نمیتونه بره جهادی رو درک نمیکنه!"
حالا باید بنویسی بعد از 5سال.....
موندم کی میخواد حال منو درک کنه که n سال با هم عید و تابستون و وسط سال و.... رفتیم جهادی. حالا امسال باید "بی تو" برم. مشکل از اونجا شروع میشه که علاوه بر فقدان دوست صمیمی ام، نبود 1بزرگتر که منو درک کنه و اشتباهاتم رو دوستانه بهم تذکر بده هم منو در تنگنا قرار میده.
سعی میکنم در جهادی جایت را خالی کنم. ای مشوق و الگوی جهاد حقیر!
دلتنگ شدن کوچک ترین وازه ایست که میتوانم در وصف نبودنت در اردوی جهادی بنویسم.
خب دیگه هندونه هام تموم شد! شروع کن به جمع کردن :)
روز حرکت میبینمت
یا علی


سلام
برادر...
برادر...
برادر...
عکس از ریدر دیده نمیشد.
جالب بود نوع نگاه و توضیح هم




اوایل که میشد. چون توی پلاس هم شیر کردیم
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی