از دیار حبیب

از دیار حبیب
از دیار حبیب

بایگانی وبلاگ، فاصله ای نسبتا طولانی را نشان می دهد از اردیبهشت 91 تا آبان 93. روزی که بعد این همه ماه ننوشتن، از آن همه شبکه اجتماعی، به خانه برگشتم، با کلی تغییر؛ که من از دیار حبیب م نه از بلاد غریب...

از اعجازات پاییز -خصوصاً روزهای پایانی آن- این است که اول وقت تر از همیشه نماز صبح می خوانم، وقتی هنوز هوا تاریک است از خانه بیرون می زنم و حتی هنوز روشن نشده به محل کار می رسم و وقتی از سر کار بیرون می زنم هوا دوباره تاریک شده! یک جورهایی بیخودی حس تلاش و پرکاری به آدم دست می دهد! الهی همیشه پاییز بماند با شب های بلندش...



پ.ن. معلم راهنمایی داشتیم، می گفت بعضی ها -اشاره به ما- هستند که از اول سال غروب آفتاب خانه را ندیدند!

۹۳/۰۹/۲۵
امیرحسین

رزق

نظرات  (۱)

ما نه طلوع آفتاب خونمون رو میبینیم و نه غروب آفتاب...:(
پاسخ:
خونه خودتون رو که نه! ولی ... :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی